اشک حرم نشین نهانخانه مرا زان سوی هفت پرده به بازار میکشی
غزل:459
اشکم احرام طواف حرمت میبندد گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست
غزل:70
4_ شهریار به گفته استاد شفیعی کدکنی شاعری تمام وقت و " از جهاتی " پس از حافظ "شاعرترین " سخنسرای زبان فارسی می باشد . شاعر در تعریف و معنای دقیق نه صِرفا برخوردار بودن از استعداد پردازش سخنان منظوم و آهنگین . شعر در تمام وجود وی جریان دارد و از سویدای جان و دلش بر می آید . شعر برای شهریار جوشش است نه کوشش و سروده هایش جلوه ای فراتر از سخن منظوم و قافیه اندیشانه دارد.
5_شهریار انسانی عاشق می باشد و آنگونه که خود می گوید :عاشق به دنیا آمده است.عشق در شهریار با شیر آمیخته شده و با جانش تنیده شده بود .
نقش مزار من کنید این دو سخن که شهریار با غم عشق زاده و با غم عشق داده جان
در بیت دیگری خطاب به معشوق گوید:
تو جگرگوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
و:
دلم شکستی و جانم هنوز چشم براهت شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت
در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت
سخن در باب عشق و عاشقی شهریار مجال وسیعتری می طلبد و منظور فقط اشاره ای بود و گذری
در نگنجد عشق در گفت و شنید عشق دریاییست قعرش ناپدید
مثنوی ؛ دفتر پنجم
6_شهریار از معدود شاعرانی است که در اغلب گونه های شعری طبع آزمائی و آثار ماندگاری از خود به یادگار گذاشته ؛ قالبهائی نظیر غزل ؛ قصیده ؛ مثنوی ؛ رباعی و...
غزلهای دلنشینی گفته و در کنار آنها مثنویهای ارزشمندی سروده ؛رباعیهای حکیمانه ای گفته و حتی در شعر نو نیز سروده هائی مانند سلام به انشتین و ای وای مادرم دارد که از زیباترین مصادیق شعر نو می باشند.
7_شعریار با ادبیات کهن و معاصر آشنائی عمیقی داشته ؛ همچنین با متون دینی و در رأسشان قرآن و نیز فرهنگ عامه و ادبیات فولکلور آشنا بوده ؛ در منظومه حیدربابا اشرافش به ادبیات فولکلور را به گونه ای خیره کننده نشان داده است.
8_ شهریار با موسیقی ایرانی آشنا بوده و ردیفها و گوشه ها را می شناخت . در مقطعی سهتار مینواخت و با هنرمندانی مانند صبا ، رضا محجوبی ؛قمرالملوک و... آشنایی داشت .ارتباط با موسیقی ایرانی و هنرمندان باعث شده بود كه شعرش از طنین و خوشآهنگ خاصی برخوردار باشد و در تأثیر نهادن به مخاطب موثرتر افتد .
9_دوران کودکی و نوجوانی شهریار با انقلاب مشروطه همزمان می باشد و این تقارن موجب درک عمیق شهریار نسبت به موضوعات اجتماعی می گردد و در سروده هائی با درونمایه اعتراض آمیز نسبت به اوضاع و احوال نمود پیدا می کند.
10_شهریار ابیاتی دارد که به واقع حد همان است سخندانی و زیبائی را نیز ابیات حکیمانه ای که برای یک عِمر کفایت می کنند و باید به تعبیر سهراب در رگ آنها خیمه زد نظیر:
با دست بسته پای نهادی به روی خاک یعنی بغیر حرص و غضب نیست حالی ام
با دست باز می روی آخر به زیر خاک یعنی ببین که می روم و دست خالی ام
یا این عبارات در حیدربابا:
گؤز یاشینا باخان اوْلسا قان آخماز
اینسان اوْلان خنجر بئلینه تاخماز
اگر به اشک چشم [مظلومان] نگاه [توجه] شود ؛خون [به ناحق] ریخته نمی شود
انسان [واقعی] خنجر و شمیشر [جهت زورگوئی] به خود نمیبندد.
برچسب : یادداشتهای,تلگرامی,شهریار,اقلیم, نویسنده : farshiyaa2 بازدید : 106