در شبها و روزهاي فرو ريختن باران رحمت پروردگار واقع هستيم
بــانگ ميآمد كه اي طـــالب بيـا جود ؛ محتـاجِ گدايان چون گدا
جــود محتاج است و خواهد طالبي همچنانكه توبه خواهد تايبي
مثنوي معنوي، دفتر اوّل
انسان همواره و همه جا مهمان و ريزهخوار خوان گسترده خداوند است: «يُطعم و لا يطعَم»، (انعام، 14)، «بر سر هر سفره بنشستم خدا رزاق بود» نه فقط غذا و طعام كه هر برخورداري و نعمتي از خداوند است: «ما بكم من نعمة فمن الله»، (نحل، 53)
هيچ دستي نشود جز برِ خوان تو دراز كس نجويد به جهان جز اثر پاي تو را
خداوند به تعبير علامه طباطبايي «غريمٌ لا يُقضي دينه» طلبکار بزرگوار است كه هيچگاه طلبش از طرف بندگان ادا نخواهد گرديد ولي مهماني اين ماه و عنايات خداوند در اين شبها و روزها متفاوت است
هر كه مسكين و و پريشان تو بود خود نميدانست مهمان تو بود
پروين اعتصامي
حافظ در بيتي گويد:
نگويمت كه همه ساله مِي پرستي كن سه ماه مِي خور و نُه ماه پارسا مي باش
مرحوم شيخ اسماعيل دولابي، در تفسير اين بيت گويد: منظور از «سه ماه مِي خور و نُه ماه پارسا ميباش» مراقبه و اغتنام فرصت در ماههاي رجب، شعبان و رمضان ميباشد. ماههاي رجب، شعبان و رمضان قرقگاه زماني خداوند ميباشند همانگونه كه مكّه و اطراف كعبه فرقگاه مكاني ميباشند زائر حج گزار با مُحرم شدن اعمالي را بر خود حرام ميكند و از مباحاتي اجتناب ميكند «فلا رفث و لا فسوق و لا جدال فيالحج»، (بقره، 197)
ماه رمضان و پيشتر از آن دو ماه رجب و شعبان در واقع زمان مراقبه و خودپايي ميباشند. هم حج و هم روزه هر دو «سفر الي الله» ميباشند كه موجب تحول باطني انسان ميگردند. روزه و حج هر دو نمادي از سلطه بر نفس امّاره ميباشند و روي آوردن به خداوند. باطن هر دو لقاي حق ميباشد. حج در مرتبه اي زيارت «بيتالرّب» است و در مرتبهاي فراتر، زيارت : «ربّالبيت» مولانا گويد:
حج زيارت كردن خانه بود حج ربّ البيت مردانه بود
مثنوي معنوي، دفتر چهارم، بيت 15
غايت روزه نيز لقاي پروردگار ميباشد: «صوموا للرؤيه»
روزه راه آسمان را طي كردن است. در حديث قدسي ميفرمايد: «الصوم لي و انا اَجزي به»
پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: «انّ ابواب السماء تفتح في اوّل ليلة من شهر رمضان و لا تُغلق الي آخرليلة منه» در ماه رمضان درهاي آسمان باز ميشود فرصتي است براي فاصله گرفتن از اين خاكستان و آسماني شدن. سوداي بالاسر داشتن، سربالا گرفتن، نگريستن به رنگينكمان معنا و معنويت و شريك الاذواق اهل معرفت گرديدن. مولانا گويد:
ماه رمضان آمد اي يار قمر سيما بر بند سرِ سفره بگشاي ره بالا
سيد هاشم حدّاد از شاگردان مبرّز آيت اله سيدعلي قاضي رحمتاله عليهما در توصيهاي گويد: «همّت عالي دار، به چيزهاي كوچك قانع مشو، اينقدر دور خود مَگرد.»
ماه رمضان فرصتي است براي بازيابي خود گم شده.
اي ز خود گم گشته خود را بازياب در مسلماني حرام است اين حجاب
اقبال لاهوري
مرحوم دولابي گويد: در نماز گمشدههاي خودتان را پيدا ميكنيد، يك بار هم خود را در نماز بيابيد كه گم كردهايد. روزه فرصتي است براي فراتر رفتن از دلبستگي به فضيلتهاي حقير و تدريجاً تغيير مذاق و مزاج.
اي خاكيان اي خاكيان يك لحظه سر بالا كنيد بنديد چشم از آب و گِل، دل مظهر اسماء كنيد
حكيم الهي قمشه اي
مرحم الهي قمشهاي در ادامة اين سروده ميگويد و ميپرسد: « اي خاكيان اي خاكيان! با خاك بازي تا به كي؟» اين ماه فرصتي است براي فاصله گرفتن از خاكبازي، كودكي و روزنهاي به سوي بلوغ و پختگي گشودن و توجّه به آيه شريفة: «و فيالسماء رزقكم و ما توعدون»، (ذاريات، 22)
زآن مِي عشق كزو پخته شود هر خامي گرچه ماه رمضان است بياور جامي
جامي
در اين ماه درهاي آسمان باز و درهاي دوزخ بسته ميشود، جهنم باطن همين دنياست، اگر بر شُح نفس و دنياطلبي غالب آيم درهاي دوزخ به رويم بسته خواهند شد و اگر بندة روزهدار در اين ماه «پروا» كند تدريجاً «پر، وا» ميكند و بال ميگشايد كه : «المرء يطير بهمته»
طيران مرغ ديدي تو ز پايبند شهوت به درآي تا ببيني طيران آدميت
سعدي
در اين مه گر در دوزخ ببندي هزاران در ز جنّت برگشايي
ديوان شمس
فرصتي براي آزادي و رهايش است «السلام عليك ما اكثر عتقاء الله فيك»، (امام سجاد، دعاي وداع ماه رمضان) و عيد واقعي بندگان خدا «السلام عليك يا عيد اولياء الله» مولانا گويد: «آمد رمضان و عيد با ماست.»
روزهدار در اين ماه خود را به ظاهر شريعت ميآرايد و از پارهاي اعمال در محدودة زماني اذان صبح تا اذان مغرب اجتناب ميكند، «كلوا و اشربوا حتّي يتبيّن لكم الخيط الابيض من الخيط الاسود من الفجر»، (بقره، 187) از اعضاء و جوارحش مراقبت ميكند، از خشم و غضب پرهيز ميكند، از پرحرفي و زيادهگويي اجتناب ميكند مخصوصاً كنترل زبان بسيار مهم ميباشد. پيامبر اكرم (ص) به زني كه به خدمتكارش سخني ناسزا و ناروا گفت فرمود: با اين وضعيت و اينگونه سخن گفتن، روزهدار محسوب نميشود (نقل به مضمون) و در ادامه اين جمله معروف را ميفرمايد كه: چه اندكند روزهداران و چه زيادند گرسنگان. همانگونه كه حج گزار واقعي كم ميباشد: «ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج» روزهدار واقعي نيز كم ميباشد: «ما اكثر الجائع و اقلّ الصائم»
در دعاي روز اوّل ماه مبارك رمضان ميخوانيم: «الهم اجعل صيامي فيه صيام الصائمين و قيامي فيه قيام القائمين و نبهني فيه عن نومة الغافلين وهب لي جرمي يا اله العالمين واعف عنّي يا عافياً عنالمجرمين»
مرتبه دوم «تخليه» ميباشد كه موجب پيراستن باطن از آلايشها ميگردد، تخليه به معني ظاهري كلمه كه خالي داشتن شكم از ماكولات ميباشد و في نفسه ارزشمند است مولانا گويد:
اشكم خالي بود زندان ديو كش غمنان مانع است از مكر و ريو
اشكم پر لوت دان بازار ديو تــاجران ديـــو را در وي غـريو
ديوان شمس
و در مفهوم عميقتر: خالي نگه داشتن باطن و جان از كينه و حسد و عقده و دنيا طلبي و ...
هر كس كه هواي كوي دلبر دارد از سر بنهد هرآنچه در سر دارد
ورنه به هـزار چلّــه ار بنشيند سودش ندهد كه نفس كافر دارد
علامه حسنزاده آملي
تهی ساختن قلب از تعلقات و تعينات و دل به خدا سپردن و روبه او آوردن: «سر بر خاك نهادن و دل از خاك كندن»
سر را به زمين از چه نهي بهر نماز آن را به زمين بنه كه در سر داري
مرتبه سوّم: «تحليه» و آراستن روح به صفات كماليّه و تخلق به اخلاق الهي ميباشد
خلوت دل نيست جاي صحبت اغيار ديو چو بيرون رود فرشته درآيد
حافظ
جان به نور معنويت آراسته ميگردد:
ز آتش دل و آب ديده نُقل ساز بوستان از ابر و خورشيد است باز
گر تو اين انبان زنان خالي كني پــر ز گـــوهرهاي اجلالي كني
مثنوي معنوي، دفتر اوّل
انسان به سوي فرشته خوئي رو ميآورد و فرشته سيرت ميگردد. اين سخن از شيخ محمدحسن صاحب جواهر معروف است كه انسان با روزه گرفتن شبيه فرشتهها ميشود. روزهدار واقعي شيطنت و درنده خويي را در خود تضعيف ميكند و از بين ميبرد و به دنبال آن خُلق و خويي چونان فرشتگان پيدا ميكند.
طفل جان از شير شيطان باز كُن بعــد از آنش با ملك انباز كن
تا تو تاريك و ملول و تيــرهاي دان كه با ديو لعين همشيرهاي
مثنوي معنوي، دفتر اوّل، ابيات: 1640-1641
از طعام مادّي ميبُرد و مانند فرشتگان از طعام معنوي و الهي متنعم ميشود
بر اميــد راه بــــــالا كن قيام همچو شمعي پيش محراب اي غلام
اشك ميبـار و همي سوز از طلب همچو شمعي سر بريده جمله شب
لب فرو بند از طعام و از شــراب سوي خــوان آسمـاني كن شتاب
دم به دم بر آسمــان ميدار اميد در هواي آسمان رقصــان چو بيد
دم بـه دم از آسمان مِي آيــدت آب و آتش رزق مـيافــزايــدت
مثنوي معنوي، دفتر پنجم، ابيات: 1732-1728
از طعام الله و قوُت خوش گوار بر چنان دريا چو كشتي شو سوار
بــاش در روزه شكيبا و مصرّ دم به دم قُــوت خــدا را منتظر
مثنوي معنوي، دفتر پنجم، ابيات: 1748-1749
در فرازي از حديث معراج آمده است: «يا احمد! هل تعلم ما ميراث الصوم؟ قال لا. قال: ميراث الصومقلّة الأكل و قلّة الكلام و ميراث الصمت انها تورث الحكمة و هي تورث المعرفة و تورث المعرفةاليقين فاذا استيقنَ العبدُ لا يُبالي كيف اَصبح بِعُسرام بيسر فهذا مقام الراضين»، (اي احمد! آيا ميداني ميراث ] و نتيجة[ روزه چيست؟ ]پيامبر(ص) ميگويد:[ نه. خطاب ميشود: ميراث روزه كم غذا خوردن و كم سخن گفتن است و رهاورد سكوت حكمت ميباشد و حكمت موجب پيدايش معرفت ميگردد ومعرفت نيز موجب يقين ميشود وقتي بنده به يقين رسيد ديگر برايش مهم نيست كه چگونه صبح ميكند در تنگنا و سختي، يا آسايش و راحتي و اين مقام اهل رضاست)، (بحارالانوار، ج 77، ص 27)
مرتبه چهارم: فنا و به دنبال آن شهود و رؤيت ميباشد. شيخ ابوالحسن خرقاني گويد: «خدا را آنجا ديدم كه خود را نديدم.» روزهدار نيز با كفّ نفس، مراقبه و پا نهادن به خواهشهاي نفساني به حريم قرب بار مييابد. در مناجات شعبانيه كه همه امامان عليهمالسلام به خواندن آن مواظبت داشتند امام (ع) عرض ميكند: «و اسمع ندايي اذا ناديتُك و اسمع دعائي اذا دعوتك و اَقبل اليّ اذا ناجيتُك فقد هربتُ اليك و وقفتُ بين يديك» مرحلة اول نداست كه نوعاً با صداي بلند ميباشد و از فاصله صورت ميگيرد، «دعا» خواندن با صداي متوسط ميباشد و نجوا به صورت بيصدا ميباشد كه متكلمِ منادي به مخاطب نزديك شده و در كنار هم قرار گرفتهاند و ديگر لزومي به خواندن با صداي بلند حتّي متوسط نيست.
امام علي (ع) عرض ميكند: «و اَقبل اليّ اذا ناجتتُك فقد هربتُ اليك و وقفتُ بين يديك» من به سوي تو گريختهام، به تو رو آوردهام و در پيشگاهت قرار گرفتهام و اكنون در حضور تو هستم.
حضوري گر همي خواهي از او غايب مشو حافظ متي ما تلق من تهوي دع الدنيا و اهملها
شيخ ابوالحسن خرقاني گويد: سفر به پنج طريق است: اول به پاي، دوم به دل، سوم به همّت، چهارم به ديدار، پنجم به فنا. در مرتبه فنا رؤيت و مشاهده است و قرب و وصال. در اين مرتبه چشم دل باز ميشود و آنچه ناديدني است ميبيند. مولانا در حكايت آغازين مثنوي گويد:
آن خيالاتي كه دام اولياست عكس مه رويان بستان خداست
مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت: 72
و نهايتاً فقط او را ميبيند و «غير حق را عدم ميشمارد»
روزه چون روزت كند روشن دل صافي روان روز عيد وصل شه را ساخته قربان صيام
هيچ طاعت در جهان آن روشني ندهد تو را چون كه بهر ديدة دل كوري ابدان صيام
گر تو خواهي نور قرآن در درون جان خويش هست سـرّ نور پــاك جمله قرآن صيام
ديوان شمس
نقطة عزيمت توبه هست و استغفار و تطهير باطن و تدريجاً:
از مقــامات تبتل تــا فنـا پلــه پلــه تا ملاقات خدا
شرح و حدّ هر مقام و منزلي كه به پر زو بر پرد صاحبدلي
مثنوي معنوي، دفتر سوم، ابيات: 4235-4236
جان آدمي با گناه و معصيت به زمين چنگ ميزند و سوداي اوج گرفتن، فرو مينهد، با استغفار است كه آدمي خود را آزاد ميكند آنگونه كه رسول اكرم (ص) ميفرمايد: «ان انفسكم مرهونةًبذنوبكم ففكّوها بالاستغفار» و با تهجّد و نيايش شبانه، به سرچشمة آب حيات و به «مقام محمود» نايل ميشود: «و من الّيل فتهجّد به نافلة لك عسي ان يبعثك ربّك مقاماً محموداً»، (اسرا، 79)
دوش وقت سحر از غصــه نجـــاتم دادند و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
فـــارغ از شعشعه پــرتو ذاتم كــردند باده از جــام تجــلاي صفاتم دادند
چه مبارك سحري بود و چه فرخنده شبي آن شب قدر كه اين تـازه براتم دادند
حافظ
انسان «فارغ از شعشعه پرتو ذات» ميشود. خداوند نور است (نور، 35) و به تعبير دعاي جوشن كبير «نورالنور» انسان روزنهاي به عالم انوار برميگشايد و نوراني ميشود.
مولانا گويد:
چند گشتي خواب را شبها اسير يك شبي برخيز و دولت را بگير
شبهاي ماه رمضان فرصت فتح و ظفر است. پيامبر اكرم (ص) در دهة سوم اين ماه بستر خود را جمع ميكرد و خواب و استراحتش به صورت گذرا و شايد در حالت نشسته و بدون بستر بود مردان خدا نيز شبشان روز جهان افروز است.
هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ از يُمن دعاي شب و ورد سحري بود
در اين شبهاي بركت و رحمت و مغفرت خداوند كريمانه «صلا در داده خوان انداخته»، خواجه عبداله انصاري در فرازي از «الهينامه» گويد: «الهي! توخواستي، من نخواستم». از مرحوم آيت اله حاج ميرزا علياكبر مرندي نقل است كه ميگفت: اين سخن خواجه عبدالله عبارت اُخراي آية شريفة : « يا حسرة علي العباد»، (يس، 30) ميباشد. علامه حسنزادة آملي نيز در الهي نامه گويد: «الهي! راه بسته نيست، ما دست و پا بستهايم». دست و پايمان را نيز گناه بسته است. «انّ انفسكممرهونة بذنوبكم» و توبه و استغفار ،در اين ايام و شبها فرصت و موقعيتي ارزشمند براي فكّ رهن و رها شدن از گرانجاني و تثاقل، و باز شدن «درهاي تماشا»
چه خيال ميتوان بست و كدام خواب نوشين به از اين درِ تماشا كه به روي ما گشودي
ماه رمضان، ماه كرامت است: «جُعلتم فيه من اهل كرامت الله» و برترين مرتبة كرامت نيز «ايثار» ميباشد. حضرت امير (ع) ميفرمايد: «الايثار اعلي مراتب الكرم و افضل الشّيم» و اين ماه فرصتي است براي همدلي و همدردي با نيازمندان
مسلّم كسي را بود روزه داشت كه درماندهاي را دهد نـان چاشت
وگرنه چه لازم كه سعيي بـري ز خود بازگيري و هم خود خوري
سعدی
الحمد لله رب العالمین
ازدواج و زندگی مشترک (2)...برچسب : نویسنده : farshiyaa2 بازدید : 82