شادجانی (6)

ساخت وبلاگ

6. قدرشناسي و سپاسگزاري

از ديگر عواملي كه موجب شادي مي‌گردد قدرشناسي مي‌باشد، قدرشناسي به قدري مهم است كه امام سجاد (ع) از ناسپاسي نسبت به كسي كه خوبي كرده به خدا پناه مي‌برد و در فرازي ديگر از صحيفه سجاديه شخص ناسپاس را فروتر از چهارپايان مي‌داند. انسان آرماني در صحيفه، انساني قدرشناس و سپاسگزار مي‌باشد. جامي گويد:

 خوش است قدرشناسي كه چون خميده سپهر       سهام حادثه را عــاقبت كني قــوسي

بــرفت شوكت محمود و در زمــانه نماند               جز اين فسانه كه نشناخت قدر فردوسي

قدرشناسي نيز مانند ديگر فضيلت‌هاي اخلاقي تا حدّي قابل پرورش مي‌باشد. در احاديث نيز به قدرشناسي در موارد عديده‌اي توصيه شده است از جمله پيامبر اكرم (ص) مي‌فرمايد: «من لم يشكر‌ الناس لم يشكر الله» و امام رضا (ع) مي‌فرمايد: «مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ »، (وسائل الشیعة، ج 16، ص 315، ح21638)البته آنگونه كه قرآن نيز اشاره مي‌نمايد: در طبيعت انسان [نه در فطرت] ناسپاسي وجود دارد و نقل شده است كه حضرت مسيح (ع) در يك روز ده نفر را شفا داد و فقط يكي از آنها سپاسگزاري كردند ولي نفس قدرشناسي و يادكرد الطاف و محبت‌هاي ديگران موجب تفرّج خاطر مي‌گردد. لقمان حكيم در توصيه‌اي جامع به فرزندش مي‌گويد: دو چيز را هيچوقت فراموش مكن: بدي‌هاي خودت نسبت به ديگران و نيكي‌هاي ديگران را نسبت به خودت. دو چيز را نيز همواره فراموش كن: بدي‌هاي ديگران نسبت به خودت و خوبي‌هاي خودت را نسبت به ديگران.

علامه طباطبائي پس از وفات همسرش مدتها هر روز سر قبر او مي‌رفت و مي‌فرمود: هر كسب حق بنده را ادا نكند حق خدا را هم ادا نمي‌كند. یکی از شاگردان علّامه می گوید : یکی از روزهای برفی و یخبندان در شهر قم دیدم علامه به قبرستان می رود در محضرش با هم رفتیم ؛ علامه سرِ قبر همسرش فاتحه خواند موقع برگشتن گفتم : بیرون سرد و برفی است تنهائی نیائید؛ با صدای آرام همیشگی اش فرمود: اُنس است دیگر ؛ اُنس است

خيلي راحت مي‌توا‌نيم در مورد خودمان به جواب برسيم كه : بيشتر خوبي‌هاي ديگران ذهن ما را مشغول مي‌سازد يا بدي‌هاي ديگران. تعريف‌هايي كه احياناً از ما شده است بيشتر در يادمان مانده، يا انتقادهايي كه از ما شده و مي‌شود. قلباً از كساني كه در برخورد و رفتارشان به ما محبت مي‌كنند بيشتر ممنون هستيم يا از كساني كه نسبت به ما بي‌اعتنايي مي‌كنند رنجيده خاطر هستيم؟

«احمد شاملو» مي‌گويد:

تنها آن كسي كه بزرگترين جا را به خود اختصاص نمي‌دهد

 از شادي خنده بهره‌ مي‌تواند داشت

آن كس كه جاي كافي براي ديگران دارد

صميمانه‌تر مي‌تواند با ديگران لبخند، با ديگران بگريد.

قدرداني به جمع سه حال رواني اطلاق مي‌شود:

 

الف) انسان، فارغ از هر چيز ديگر، از حضور اين موجود در زندگي خود شاد باشد "من از تو هيچ نخواهم جز آنكه دير بپايي"

فروغ گوید:

آری آغاز دوست داشتن است 
گرچه پایان راه ناپیداست 
من به پایان دگر نیندیشم 
که همین دوست داشتن زیباست 

دانی از زندگی چه می‌خواهم 
من تو باشم... تو... پای تا سر تو 
زندگی گر هزار باره بود 
بار دیگر تو... بار دیگر تو 

آنچه در من نهفته دریایی ست 
کی توان نهفتنم باشد 
با تو زین سهمگین طوفان 
کاش یارای گفتنم باشد 

بس که لبریزم از تو می‌خواهم 
بروم در میان صحراها 
سر بسایم به سنگ کوهستان 
تن بکوبم به موج دریاها 

بس که لبریزم از تو می‌خواهم 
چون غباری ز خود فرو ریزم 
زیر پای تو سر نهم آرام 
به سبک سایه به تو آویزم 

آری آغاز دوست داشتن است 
گرچه پایان راه نا پیداست 
من به پایان دگر نیندیشم 
که همین دوست داشتن زیباست 

عطار در مصیبت نامه گوید:

بود آن دیوانهٔ در اضطرار                         در مناجاتی شبی میگفت زار

کای خدا از تو نخواهم هیچ من                یا دهی یا ندهیم بشنو سخن 

 

ب) انسان وقتي از حضور موجودي شاد باشد و اين امر به آستانة آگاهي او وارد شد و توانايي بهره بردن از آن را هم داشت (دانايي‌اش اجازة تحليلش را داد و تواني‌اش امكان تحققش را) بهترين سود را از او مي‌برد؛ شکر گزاری نعمت نیز از منظری با این معنی هم افق می باشد

 

ج)  نسبت به كساني كه فاقد آن‌اند شفقت و مهرورزی [توام با احترام نه ترحم] نشان دهد.

 بزرگترين فضيلت آدمي قدرداني نسبت به هستي است و اين اصلاً به معني انكار  درد و رنج هستی نیست ؛ به اين معني هم نيست كه انسان لزوماً‌ ديد خوش‌بينانه به هستي داشته باشد یا نگاه انسان به هستي همواره اميدوارانه باشد . فضايل ديگر هم ربط و نسبتي با این فضیلت دارند و كسي كه با اين ديد به هستي نگاه مي‌كند متناسب با آن هم رفتار مي‌كند.

قرآن مجيد در بيش از هفتاد آيه، سپاسگزاري و قدرداني را چه از جانب خدا و چه از سوي انسانها مورد اشاره قرار داده و با عناوين گوناگون بر انجام اين کار نيک تاکید فرموده است که براي رعايت اختصار به چند مورد بسنده مي شود: قرآن ضمن اینکه «شاکر»؛(بقره ؛(158) و «شکور» ؛(فاطر ؛(30)را از نام‌های خدا دانسته، فرموده است: « و سیجزی الله الشاکرین »؛(خداوند پاداش سپاسگزاران را خواهد داد.(آل عمران؛144) 

همچنین در سوره لقمان می فرماید:«"وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فی‏ عامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لی‏ وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصیر» ؛(ما به انسان درباره ي پدر و مادرش سفارش کرديم، مادرش او را با سستي روز افزون حمل کرد و شيرخوار گيش دو سال است، سفارش کرديم که سپاس من و پدر و مادرت را به جاي آر زيرا بازگشت بسوي من است.)؛ (لقمان ؛14) در اين آيه سپاسگزاري از خدا و پدر و مادر  ، واجب و ضروي شمرده شده و قرار گرفتن شُکر پدر و مادر در کنار شکر خدا اهميت آن را مي رساند. علامه ي طباطبايي رحمه الله عليه در تفسير اين آيه مي گويد: "تشکر از پدر و مادر همانند سپاسگزاري از خدا واجب است، بلکه سپاس از والدين در واقع سپاس خدا و عبادت او محسوب مي شود و يادآوري دوران بارداري و شيردهي و تربيت بدين جهت است که انگيزه ي سپاسگزاري فرزند نسبت به پدر و مادر، بويژه مادر شود. "؛(الميزان، ج 16، ص 216)
امام صادق (ع) می فرماید: «وَ إِنَّ خَیْرَ الْعِبَادِ مَنْ یَجْتَمِعُ فِیهِ خَمْسُ خِصَالٍ إِذَا أَحْسَنَ‏ اسْتَبْشَرَ وَ إِذَا أَسَاءَ اسْتَغْفَرَ وَ إِذَا أُعْطِیَ شَکَرَ وَ إِذَا ابْتُلِیَ صَبَرَ وَ إِذَا ظُلِمَ غَفَرَ»؛(بهترین بندگان کسی است که پنج صفت داشته باشد: هرگاه کار نیکی انجام دهد خوشحال شود، هرگاه کار بدی انجام دهد استغفار کند، هر گاه به او نعتی داده شود شکر کند، هر گاه گرفتار شود صبر کند و هرگاه به او ظلم شود ببخشد.)؛(بحارالأنوار، ج 75، ص 207)

+ نوشته شده توسط سیامک مختاری در دوشنبه یازدهم دی ۱۳۹۶ و ساعت 18:54 |
ازدواج و زندگی مشترک (2)...
ما را در سایت ازدواج و زندگی مشترک (2) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farshiyaa2 بازدید : 117 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 10:03