شادجانی (7)

ساخت وبلاگ

 7. فروتني و بي‌ادعايي:

از ديگر عواملي كه موجب شادي مي‌شود فروتني و بي‌ادعايي مي‌باشد.فروتنی یا تواضع (humility) از فضائلی است که برای نیل به کمال بسیار مورد توجه است اما در واقع کمتر با نوع «اصیل» آن روبه‌رو هستیم. 

تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی         یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی                                                                                                                        حافظ

علی علیه السلام در خصوص فروتنی و تواضع رهبران  مردم در فرازهای آغازین نامه خود به محمد بن ابی بکر، هنگامی که وی را به حکومت مصر منصوب کرد، فرمود: "فَاخْفِضْ لَهُمْ جَناحَکَ وَ اَلِنْ لَهُمْ جانِبَکَ وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ؛ بالهای محبّتت را برای آن‌ها بگستر و پهلوی نرمش و ملایمتت را برای آنان بر زمین بگذار و چهره خویش را برای آن‌ها گشاده دار"

سعدی در  باب چهارم بوستان در فضیلت تواضع می گوید:

بزرگی به ناموس و گفتار نیست            بلندی به دعوی و پندار نیست

تواضع سر رفعت افرازدت                      تکبر به خاک اندر اندازدت.

در همین باب در حکایت"حاتم اصم" باز  می گوید:

چو خواهی که در قدر والا رسی          ز یک شب تواضع به بالا رسی

در این حضرت آنان گرفتند صدر             که خود را فروتر نهادند قدر

آنچه در فارسی «فروتنی و افتادگی» نامیده می‌شود معادل تواضع است که لغتی عربی بر وزن تَفاعُل و به معنی در وضع خود قرار داشتن است. از همین معنای لغوی می‌توان اجمالاً تعریفی از تواضع ارائه داد: دقیقاً در وضعیتی واقعی که هستیم خود را ببینیم و متناسب با آن عمل و رفتار کنیم به‌عبارت‌دیگر یعنی «آگاهی» به وضعیت خود و موقعیت خود و توانایی‌ها و مخصوصاً محدودیت‌های خود و عدم توانایی‌ها و ضعف‌های خود.

 از باب «تعرف الاشیاء باضدادها» از مفاهیم مخالف تواضع در جهت فهم آن کمک می گیریم : آنچه که در زبان روزمره در مقابل مفهوم فروتنی مطرح می‌شود معمولاً اینهاست:

غرور: ظاهراً یکی از احساسات ماست. برخی روان‌شناسان آن را احساسی مستقل می‌دانند که البته ناشی از توجه والدین در دوران کودکی و احساس موفقیت فرد در زمینه‌های مختلف نسبت به دیگران است و می‌تواند در آن دوران و یا دوران بعد موجب اعتماد بنفس شود و به احساس افتخار کردن نزدیک است.

تکبر: کلمه‌ عربی بر وزن تَفَعُل یعنی احساس بزرگی کردن است بدون آنکه شایسته‌ی آن باشیم و یا در واقع همان دمیدن غیرواقعی در احساس غرور است 

عُجب: تکبر ناشی از داشتن فضیلت بسیار و ایمان قوی‌تر و ... است.

خودپسندی و خودبینی: که البته ناشی از مقایسه‌ی خود با دیگران بدین صورت که توانایی‌های خود را دیدن و توانایی‌های دیگران را ندیدن است.

تفاخر: به رخ دیگران کشیدن برتری‌ها یا آنچه که برتری می‌پنداریم چه مستقیم و چه غیرمستقیم.

 خودمحوری: یا شاید خودخواهی فردی که مدام به خود توجه دارد و در هر جمع یا جایی که باشد می‌خواهد بیشترین لذت و منفعت را نصیب خود کند.

 خودمرکزبینی: می‌تواند نوعی موضع فلسفی، روان‌شناختی باشد؛ یعنی توجه به خود در برابر کلیت هستی.

كسي كه متكبر و خودبرتر بين باشد و نسبت به خود ادعاهاي واهي گزافه داشته باشد ممكن است امكانات بالايي داشته باشد ولي شادي نخواهد داشت. خود برتربيني و به تعبیر غزالي «بزرگ خويشتني» موجب توقع زياد و رنجش خاطر خواهد گرديد. مرحوم آيت‌اله سيداحمد مجتهدي نقل مي‌كند كه : آخوند خراساني از آيت‌اله نخودكي اصفهاني مي‌خواهد توصيه‌اي بكند او در پاسخ مي‌گويد: «مرنج و مرنجان» آخوند خراساني در پاسخ مي‌گويد: «نرنجاندن» را شايد بتوانم ديگران را از خودم نرنجانم ولي نرنجيدن كه دست خودم نيست، ديگران كارهايي مي‌كنند، حرفهايي مي‌زنند كه خواه ناخواه موجب رنجش من مي‌شود. آيت‌اله نخودكي مي‌گويد: خودت را كسي ندان، اگر خودت را كسي نداني از بديهاي ديگران نمي‌رنجي. همچنين هر قدر سعة وجودي انسان بيشتر باشد و به اصطلاح دل بزرگي داشته باشد رنجشش نيز كم خواهد شد. همسر شهيدچمران مي‌گويد: قبل از ازدواجمان مادرم به دكتر چمران سخنان گزنده و ناراحت كننده زیادی گفته بود، وقتي با هم ازدواج كرديم با خودم مي‌گفتم: چمران به اصطلاح عوض آنها را درخواهد آورد ولي با تعجب ديدم اصلاً در قيد عقده‌گشايي نيست و تدريجاً متوجه شدم چمران چنان دل بزرگي دارد كه اگر همه دنيا را در آن جا بدهند باز جاي اضافه باقي خواهد ماند.

«شیخ بهائی» گوید:

عادت ما نیست رنجیدن زکس                   ور بیازارد نگوئیمش به کس

ور بــرآرد دود از بنیاد مــا                         آه آتش بـار نـایـد یادمــا

نکته قابل ذکر اینکه : گاه فروتنی با حقارت اشتباه گرفته می شود . فروتنی این نیست که خود را حقیر کنیم. فروتنی متضاد غرور و تکبر است، فروتنی به اعتماد به نفس درونی مرتبط می‌شود و خود را به رُخ کسی نمی‌کشد. فروتنی یعنی به دیگران اجازه بدهیم لایه‌های استعدادهای ما را کشف کنند بدون اینکه به آنها ببالیم، یعنی مغرور نباشیم و برای رسیدن به خواسته‌هایمان تلاش کنیم. یک رابطه‌ی متقابل بین دستاوردها و میزان فروتنی وجود دارد: هر چقدر بالاتر می‌رویم و دستاوردهایمان بیشتر می‌شود، باید فروتنی‌مان افزایش پیدا کند. آنهایی که توفیقات واقعی بیشتری دارند، کمتر لاف می‌زنند و هر چقدر بیشتر به خودشان اطمینان پیدا می‌کنند، تواضع‌شان بیشتر می‌شود. به قول ادوارد فردریک هالفیکس (Edward Frederick Halifax) «شایستگی مانند رودخانه است، هر چقدر عمیق‌تر باشد، آرام‌تر است.» 

فروتنی یک میان فضیلت است که اصول مختلفی را در بر می‌گیرد . مثلا :اصالت بدون وجود فروتنی وجود ندارد

رسد ز باد مخالف سفینه اش به کنار            چو موج هر که درین بحر بی اراده شود

فروتنی است دلیل رسیدگان کمال                که چون سوار به منزل رسد پیاده شود

به نقش کم ز بساط زمانه قانع باش              که نقش بیش چو شد چشم بد زیاده شود

                                                                                              صائب ؛ غزل:3978

 و در بیت لطیف و دلنشینی گوید:

زافتادگی به مسند عزت رسیده است            یوسف کند چگونه فراموش، چاه را

                                                                                                     غزل:735

  حافظ نیز گوید:

 "حافظ " افتادگی از دست مده زانکه حسود      عرض و مال ودل ودین در سر مغروری کرد

                                                                                                      غزل:142

+ نوشته شده توسط سیامک مختاری در دوشنبه یازدهم دی ۱۳۹۶ و ساعت 19:57 |
ازدواج و زندگی مشترک (2)...
ما را در سایت ازدواج و زندگی مشترک (2) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farshiyaa2 بازدید : 111 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 10:03