کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش (3)

ساخت وبلاگ

9. از بيان سخن خلاف واقع جدّاً پرهيز داشته باشد. در روايات آمده است كه : « الكذب شرّ من الشراب » و نيز علي (ع) مي فرمايد : « الكذب يردي » ، ( دروغ گفتن موجب هلاكت است) و باز در نهج البلاغه می فرماید:«اما و ان شر القول الکذب»و از همان اوّل مراقب باشد که سخن نا صواب و خلاف واقع نگوید چرا كه اگر عادت كند و قبح اين كار فرو ريزد ديگر كنترل كردنش ممكن نخواهد بود و ديگر كارگزاران نيز از بيان مطالب خلاف واقع پروايي نخواهند داشت.

به صدق كوش كه خورشيد زايد از نفَسَت          كه از دروغ سيه روي گشت صبح نخست

                                                                                                                       حافظ

و توجه داشته باشد كه اگر سخنش از سر صدق نباشد دير يا زود خلاف واقع بودن آن معلوم خواهد شد .

لطف حق با تو مداراها كند                                 چون كه از حد بگذرد رسوا كند

مي توان يك نفر را هميشه فريب دارد يا همه را در يك مقطع زماني فريفت ولي همگان را هميشه نمي توان بندي زرنگي هاي خود نمود. پس از مضروب شدن خليفه دوم موقع انتخاب خليفه در شوراي خلافت وقتي به علي (ع) پيشنهاد شد كه به قرآن ، سنت و طريقة شيخين متعهد شود تا او را به عنوان خليفه انتخاب كنند، فرمود: به قرآن و سنّت متعهد مي شوم و قول به التزام مي‌دهم ولي به شرط ديگرتان پايبند نمي‌شوم . حضرت علي (ع) در چنان موقعيت حسّاسي يك سخن خلاف واقع بر زبان جاري نساخت ، از دادن وعده هاي ناممكن بايد به جدّ اجتناب كرد . قرآن مي فرمايد : « كبر مقتا عندالله اَن تقولواْ ما لا تفعلون » ،‌( نزد خداوند بس منفور است كه سخني را بگوئيد كه انجام نمي دهيد) ، ( صف ، 3) نبايد تصوّر نمود كه چون سخن گفتن زحمت چنداني ندارد پس مي توان هر سخني را مخصوصاً وقتي كه خوشايند مخاطبين و مستمعين است بر زبان جاري ساخت . « ما يلفظ من قول الاّ لديه رقيب عتيد » ،‌( سخني بر زبان نمي آورد، مگر آنكه نگهبان حاضر و ناظري نزد اوست) ، ( سوره ق،‌آيه 18) . دروغ گفتن از همه كس نارواست مخصوصاً از صاحبان مقام ناپسندتر ، و بايد قبح و شناعت دروغ كه كليدصندوقخانة تمام صفات مذموم است همواره پر رنگ و غير قابل اغماض باشد. رئيس جمهور بايد فعلش گواه قولش بلكه عين قولش باشد به تعبير حضرت آيت اله بهجت (ره) در مواعظ اخلاقي شان : فعّال باشد نه قوّال، حافظ حدود الهي باشد . وقتي به معروفي توصيه مي‌كند خودش هم التزام داشته باشد و وقتي از منكري باز مي دارد خودش هم اجتناب كند. «يأمرون بالمعروف و يأتمرون به وينهونَ‌ عن المنكر و يتناهون عنه » ، ( نهج البلاغه ، خ 222). سه اصل معروف به « هورَشت » آئين زرتشت را كه عبارتند از : پندار نيك ، گفتار نيك و كردار نيك در نظر داشته باشد.داریوش کبیر در دعایی که در تخت جمشید از وی به یادگار مانده است می گوید:«خداوند این کشور را از دشمن،از خشکسالی و از دروغ محفوظ دارد».

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: لاتَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ، فَإِنَّ ذَلِکَ شَیْءٌ قَدْ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِکَ، وَ لَکِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِیثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِه»؛(نگاه به رکوع و سجود طولانى افراد نکنید، چرا که ممکن است عادت آنها شده باشد، به طورى که اگر آن را ترک کنند ناراحت شوند، بلکه نگاه به راستگوئى و امانت آنها کنید.)
ذکر راستگوئى و امانتداری به خاطر این است که: ریشه مشترکى دارند، راستگوئى جز امانت در سخن نیست، و امانتداری همان راستى در عمل است. همچنین دروغ نابود کننده اعتاد و اطمینان است ؛ ازمهمترین سرمایه های یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین عاملی که این سرمایه را به نابودى مى کشاند دروغ ؛ خیانت و تقلب است و یکی از  دلایل عمده  اهمیت فوق العاده راستگوئى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى، همین است.
پیشوایان دین نیز از دوستى با چند طایفه از جمله دروغگویان شدیداً نهى کرده اند; چرا که قابل اطمینان نیستند.
على(علیه السلام) در کلمات قصارش فرماید: «إِیّاکَ وَ مُصَادَقَهَ الْکَذّابِ فَإِنَّهُ کَالسَّرابِ، یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَرِیبَ»؛(از دوستى با دروغگو بپرهیز، که او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را دور مى سازد.)

10. نسبت به جفايي كه احياناً در حق شهروندان حتّي با گرايشهاي مغاير و متفاوت اعمال مي‌شود بي تفاوت نبوده بلكه نهايت حساسيت را داشته باشد . در حالات اميرالمؤمنين (ع) مي‌خوانيم كه وقتي نسبت به يك زن يهودي در حدّ باز كردن زيور آلاتش بي احترامي مي‌شود حضرت مي فرمايد: « اگر كسي اين واقعه را بشنود و از سرِ درد [ و غيرتِ نوع دوستي ] بميرد نبايد او را نكوهش كرد » يا وقتي پيرمردي نصراني مشغول تكدي گري مي شود حضرت بلافاصله مي فرمايد: از بيت المال براي او مستمري مقرر داريد كه در جواني كار كرده و حالا كه نيرويش تحليل رفته نبايد تنگي معاش موجب شود كه عزّت انساني اش با سوال و درخواست از همنوع مخدوش گردد. در احاديث نقل شده است : « احسن العدل نصرة المظلوم»، (بحارالانوار ،‌ج 74 ،‌ص 339) . به تعبير زيباي زرتشت : شادي را دليل باشد و غم را شريك . امام سجاد (ع) در نيايش هايش به خداوند عرض مي كند : « الّهم انّي اعتذر اليك من مظلوم ظُلم بحضرتي فلم انصره » ، (خدايا! من اعتذار مي كنم و پوزش مي طلبم از اينكه در حضور من به مظلومي جفايي شود و من او را ياري نكنم).

11. مديريت عشيره‌اي و خانوادگي را در صورت امكان ريشه كن يا لااقل در حيطة توان خود متوقف سازد ، كار را با اصل گرفتن شايسته سالاري به اهلش بسپارد اعم از اينكه از نزديكان و آشنايان است يا از اغيار. رحمت خدا به روح بلند و دريايي شهيد چمران باد [ در آستانه شهادتش نيز واقع هستيم ] كه وقتي در اوايل انقلاب سخن از اولويت تعهد يا تخصص نسبت به هم مطرح بود گفته بود: « كسي كه بدون تخصص مسؤليتي را قبول مي كند معلوم است كه تعهد لازم را هم ندارد ». ضوابط برايش ملاك و معيار باشد نه روابط ، حضرت زهرا (س) وقتي زنان مدينه به عيادتش آمدند به آنها فرمود : همسرانتان چون علي (ع) در كارها فقط خدا را مي ديد وديگري را نمي شناخت او را از حقّش محروم كردند : « نقموا والله نكير سيفه و تنمرّه في ذات الله » .علی (ع) وقتي تخلّف مالي يكي از كار گزارانش را مشاهده مي كند در نامه اي به او مي نويسد كه : « .... و اردد الي هولاء القوم اموالهم فانّك ان لم تفعل ثمّ امكنني الله منك لاُعذَرنّ الي الله فيك و لاضربنك بسيفي الذي ما ضربتُ به احداً الاّ دخل النّار و الله لوانّ الحسن و الحسين فعلا مثل الذي فعلَت ما كانت لهما عني هواده و لا ظفرا منيّ با اراده حتّي آخُذ الحقّ منهما و اُزيل الباطل عن مظلمتها » ، ( ... به اين قوم اموالشان را برگردان ، اگر برنگرداني آنگاه خداوند به من قدرت دستيابي به تو را بدهد چنانت عقوبت كنم كه عذر خواهم نزد حق باشد و با شمشيرم گردنت را بزنم ، شمشيري كه احدي را با آن نزدم مگر اينكه وارد جهنم شد به خدا قسم اگر حسن و حسينم آنچه را تو انجام دادي انجام مي دادند از من نرمشي نمي ديدند و به مرادي نمي رسيدند تا اينكه حق را از آنان بازستانم و باطلي را كه از ستمشان به وجود آمده نابود سازم ) ، ( نهج البلاغه ،‌نامه 41 ) آن حضرت در نامه اي ديگر به « عثمان بن حنيف » مي نويسد : شما نمي توانيد مثل من باشيد ولي : «اعينوني بورع و اجتهاد و عفّة و سداد » ، ( مرا با ورع و كوشش در عبادت و پاكدامني و درستي ياري كنيد ). ( نهج البلاغه ، نامه 45) داریوش پادشاه هخامنشی در وصیت نامه اش خطاب به فرزندش می نویسد:«هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی نگمار برای آنان مزیت دوست بودن با تو کافی است،چون اگر آنها را به کارها بگماری و به مردم ظلم کنند و استفاده نا مشروع نمایند نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی»

12. ملّت و شهروندان را به ديدة هدف و غايت بنگرد نه به چشم ابزار و وسيله براي رسيدن به اهداف خود كه وقتي نتيجة دلخواه را گرفت مانند داربستي آنها را جمع كند و كنار نهد، به تعبیر مارتین بوبر : رابطه اش با شهروندان به صورت :"من _ تو"ئی باشد نه "من _ آن" ی . خودش نيز در عين حال كه خادم ملت مي باشد ابزار و وسيله هيچ گروهي نشود و هيچكس تصور سوء استفاده از او را به فكر خود راه ندهد و تور طمع نگستراند ،مراقب اطرافیانش باشد «جان ماکسول» در کتاب «پرورش کارکنان» می نویسد:اولین روش برآورد هوش یک فرمانروا آن است که به اشخاصی که در اطرافش هستند بنگریم . مدير متخلق به مكارم اخلاق ، چنانكه اشاره شد كرامت نفسِ آدمي را نيك پاس مي دارد و شهروندان را مخدوم و فراتر از وسيله مي انگارد ، كسي كه به ديگران به چشم ابزار و وسيله نگاه كند به واقع محال است كه نسبت به آنان مهر و دوستي داشته باشد و اگر موقعيتي پيش آمد كه آنان را زير پا نهد و بلند شود از اين كار اجتناب نخواهد كرد. البته هيچكس به وضوح نمي گويد من به شما به چشم وسيله نگاه مي كنم بلكه در عمل به صورت ماهرانه اين كار صورت مي پذيرد . سياست ورزاني به شهروندان به چشم ابزار نگاه مي كنند كه دنبال تحريك احساسات آنان باشند . آنكه به چشم غايت و هدف نگاه مي كند بر روي افكار تمركز مي كند نه احساسات و خودش نيز اهل فكر و شعور مي باشد تا اينكه اهل احساس و شور باشد .

13.كارها را با تفكر و عقلانيت به فرجام رساند در عين حال كه به خداوند توكل و از عناياتش استعانت مي كند ولي « حواله به تقدير » نكند . به تعبير دكارت : هم فكر خوب داشته باشد و هم آن فکر خوب را خوب به كار اندازد ،در زمان ظهور امام زمان (عج) نيز بنا به روایات كارها باحسن تدبیر و اسباب و علل عادي انجام خواهند پذيرفت هرچند كه خداوند سبب سازي و سبب سوزيهايي دارد .

از سبب سازيش من سودائيم                     وز سبب سوزيش سوفسطائيم

فكر كردن نيز به تعبير انشتين از دشوارترين كارهاست و مصداقي ديگر از «امانت» كه در ابتداي مقال اشاره شد. ويليام جميز مي گويد: بسياري از مردم تصور مي كنند در حال فكر كردن هستند در حالي كه مشغول بازآرايي و تنظيم پيشداوري ها و تعصبات خود مي باشند . بازي با احساسات از مصاديق خرددزدي و استخفاف مي باشد .كه به تعبير سيّد جمال الدين اسد آبادي بدترين نوع دزدي مي باشد . هدف نبايد وسيله را به هر شكلي توجيه كند.

14. به سه فرهنگ : ايران پيش از اسلام، اسلام و غرب توجه داشته باشد و براي هر سه فرهنگ جايگاه قايل باشد . ايران پيش از اسلام هويت ملّي ماست و اسلام هويت ديني و مذهبي ما كه با تمام وجود وامدار آموزه هاي زندگي ساز آن هستيم و شهيد مطهري در كتاب ارزشمند «خدمات متقابل ايران و اسلام» تعامل اين دو و خدمات متقابلشان نسبت به هم را به گونه اي مستدل شرح داده است . فرهنگ غرب نيز خواه ناخواه نفوذ و سيطره‌اش را عالمگير ساخته مخصوصاً استفاده فراگير و روزافزون از تكنولوژي و فن آوري غرب بدون توجه به فرهنگشان موجب بروز مشكلات خواهد شد چنانكه مي شود و بايد اين فرهنگ را نيز لااقل در حدّ ضرورت شناخت .

+ نوشته شده توسط سیامک مختاری در دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 12:59 |
ازدواج و زندگی مشترک (2)...
ما را در سایت ازدواج و زندگی مشترک (2) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farshiyaa2 بازدید : 105 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 23:02