در ماه مبارك رمضان قرار داريم، ماهي كه "شهرالله" است و منتسب به خداوند ؛و روزه داران اين ماه، مهمان خدا. تنها ماهي كه در قرآن نامش ذكر شده و جالب و مهمّ است كه در قرآن اين ماه نه با تشريع روزه كه با ظرف زماني نزول قرآن بودن، توصيف شده است "شهر رمضانالّذي اُنزل فيه القرآن"، (بقره، 185). ماه رمضان در واقع آغاز سال سلوكي و معنوي بندگان خداوند ميباشد. همانگونه كه سال تحصيلي، آغازي دارد و سالهاي شمسي و قمري و ... سال سلوكي نيز با ماه مبارك رمضان آغاز ميشود. ماه رمضان رهاوردهاي پرشماري متناسب با تراز معرفتي روزهداران ميتواند داشته باشد كه ذيلاً به چند مورد اشاره ميشود:
1- ممكن است كسي نتيجة روزه گرفتن را كم شدن وزن و تنظيم و تعادل كلسترول، اوره، قند و ... بداند، در احاديث نيز نقل شده است كه: "صوموا تصحّوا" و روزه در برطرف ساختن برخي از نارساييهاي جسماني نقش مفيدي ميتواند داشته باشد ولي واضح است كه اين نتيجة ابتدايي [و نه نهايي ] روزه گرفتن ميباشد.
2- ماه مبارك رمضان، موجب گسترش بيشتر زيست اخلاقي در سطح جامعه و كاهش جرايم ميگردد، آمار و ارقام به وضوح نشان ميدهد كه در اين ماه جرم و جنايت به صورت محسوسي كاسته و به حقوق همنوعان حرمت نهاده ميشود.
3- ماه رمضان فرصت مناسبي براي تجديد ديدارهاي عاطفي ميباشد. افطاري دادن به گونهاي كه حالت تشريفاتي و تكلّفآميز به خود نگيرد موقعيت ارزشمندي براي روزه داران و اقوام و خويشان آنان پديد ميآورد كه نسلهاي پيشين خاطرات ماندگار و دلنشيني از رفت و آمدها و مهماني افطار در ذهن خود دارند. قرآن در سورة مباركه رعد يكي از عوامل فساد در روي زمين را "قطع رحِم" برميشمارد و ميفرمايد: "والذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و یقطعون ما امرالله به ان یوصل و یفسدون فی الارض..."، (سوره رعد، آيه 25) از منظري مي توان گفت صلة رحِم و ارتباط با خويشان موجب زمينهسازي براي انجام عمل صالح و نهايتاً صالح و مصلح شدن انسان ميگردد و جامعه را به سوي زندگي عاطفي و اخلاقي سوق ميدهد.
4- در بعضي از احاديث نقل شده است كه با گرسنگي و تشنگي روزه به ياد گرسنگي و تشنگي روز قيامت باشيد: "فاذكروا بجوعه و عطشه جوع يوم القيامة و عطشه" اين نيز رهاورد ارزشمندي است كه آدمي را از غفلت و بيتفاوتي نسبت به حسابرسي دور ميسازد.
5- از رهاوردهاي ديگر روزه گرفتن اين ميتواند باشد كه روزهدار با گرسنگي به ياد فقرا و كساني كه به تنگي معاش مبتلا هستند ميافتد و دغدغة معيشت همنوعان را نيز در كنار زندگي خود احساس ميكند و بالطّبع در ادامه به برطرف كردن نيازها و مشكلات نيازمندان همّت ميگمارد. اين نيز رهاورد مثبت و با ارزشي است چرا كه اگر زندگي با بيتفاوتي نسبت به همنوعان توأم باشد حياتي انساني نخواهد بود و پيامبر اكرم (ص) نيز شرط مسلماني را اهتمام به امور مسلمين برميشمارد.
6- نتيجة ديگر روزه گرفتن آنگونه كه حضرت فاطمه (س) در خطبة فدكيّه ميفرمايد "اخلاص" ميباشد. "فرض الله الصيام تثبيتاً للاخلاص" خداوند روزه را براي تثبيت و نهادينه ساختن اخلاص در جان روزهداران تشريع فرمود. از آنجا كه روزه، عبادتي است كه نمود عينيِ خارجي ندارد و روزهدار فعاليت و كنشگري محسوسي از خود نشان نميدهد ميتوان دريافت كه روزه وسيلة موثري در تقويت اخلاص ميباشد. اخلاص كه از مهمترين اركان و شئون دينورزي و از لوازم ارتباط تعاليبخش با خداوند ميباشد با روزه گرفتن تقويت ميشود. در حديث قدسي نقل شده است كه : "الصوم لي و انا اَجزي به" روزه براي من است و من پاداش روزهدار را ميدهم يا آنگونه كه در بعضي از احاديث، حديث فوق نقل شده: "الصوم لي و اَنا اُجزي به" من خود، پاداش روزهدار هستم. چرا كه روزهدار در اجابت خواست خداوند فقط خدا را ديده و در پي اطاعت امر معبود برآمده است. پيش فرض مهم نيل به مقام قرب و بارگاه ربوبي اخلاص ميباشد كه در احاديث نقل شده : "اخلص تنل" روزهدار نيز با اين عبادت موجب تقويت اخلاص در سلوك عملياش ميگردد و به مرتبه "مخلصين" و فراتر از آن به مقام "مخلَصين" بار مييابد.
7- رهاورد ديگر روزه "صبر" ميباشد. روزه تمريني براي تقويت اراده و صبر در عرصة طاعت و اجتناب از معصيت ميباشد. كسي كه با معرفت و معنايابي روزه ميگيرد در واقع نفس را از برخورداري از مُلذّات بازميدارد و اين مستلزم نوعي صبر و تقويت اراده ميباشد. در سورة بقره ميفرمايد: "واستعينوا بالصبر و الصلوة"،(بقره، 45) احتمالاً مراد از "صبر" در اين آيه، روزه باشد. استاد شهريار گويد:
حكمت روزه داشتن بگذار بـاز هم گفته و شنيده شود
صبرت آموزد و تسلط نفس وز تو شيطان تو رميده شود
صبر از فضيلتهاي والا و ارزشمندي محسوب ميشود كه براي مواجهه با فراز و نشيب زندگي و نيز تعاليجويي و استكمال ضروري ميباشد. مولانا گويد:
صد هزاران كيميا حق آفريد كيميايي همچو صبر آدم نديد
مثنوي معنوي، دفتر سوم، بيت 1854
8- نظمپذيري و نظاممند شدن پارهاي از امور:
از ديگر نتايج روزه، چهارچوب دادن و نظم بخشيدن به پارهاي از امور از جمله غذاخوردن، افطاري دادن و ... ميباشد. زندگي حالتِ برنامه ريزي شده به خود ميگيرد و از شكل بيحساب و كتاب خارج ميشود. نظم از مهمترين عوامل براي موفقيت در زندگي و موجب توسيع اوقات ميباشد كه توجه به آن بازده عمر را چند برابر ميكند. امام علي (ع) نيز در وصاياي آخر عمر مبارك خود به نظم توصيه نموده ميفرمايد: "اوصيكم بتقويالله و نظم امركم"، (نهجالبلاغه، نامه 47، ص 977)
9- رهايش و آزادگي از تعلقات:
ماه رمضان فرصت مناسبي براي سبكبار ساختن خود از تعلقات و تعيّنات ميباشد: زمينه را براي گشودن زنجيرهاي دلبستگي و وابستگي فراهم ميآورد آدمي را از گرانجاني و تثاقل برخاكستان زمين رهايي ميبخشد. امام سجاد (ع) در دعاي وداع ماه مبارك ميفرمايد: "السلام عليك ما اكثر عتقاء الله فيك" آزاد شدگان خداوند در اين ماه فراوانند و اگر روزه دار تصميم جدي بر رهيدگي بگيرد ميتواند خود را از بند تعلقات آزاد سازد. گرسنگي ميتواند تمرين و مقدمهاي براي سبُك شدن باشد كه در پرواز آدمي و اوج گرفتن به كار ميآيد.
10- برخوردار شدن از كرامت:
از ديگر رهاوردهاي ماه رمضان، قرار گرفتن در زمرة اهل كرامت ميباشد. "كرامت" توفيق و فضيلت والايي است كه اصالتاً از خداوند نشأت ميگيرد: خداوند "غنيّ كريمگ، بلكه "اكرم"، (علق، 3) ميباشد.
انبياء از زمرة اهل كرامت محسوب ميشوند، فرشتگان "عباد مكرمون" ميباشند. انسان با روزه گرفتن و دوري جستن از خوردن و آشاميدن خود را به فرشتگان شبيه ميسازد و طعامش تسبيح و تهليل ميشود.
طفل جان از شير شيطان باز كن بعد از آنش با مَلك انباز كن
انسان با پرهيز از غذاي مادّي، پذيراي مأكول معنوي مي شود و تدريجاً وجودي نوراني پيدا ميكند.
قــوُت اصلي بشـــر نور خداست قوت حيواني مر او را ناسزاست
گر خوري يك لقمه زآن ماكول نور خــاك ريزي بر سر خاك تنور
مثنوي معنوي، دفتر 2، بیت 1083-108۰
۱۱- تقوا :
از باارزشترين نتايج روزه گرفتن كه قرآن هم به آن تصريح فرموده، "تقوا" ميباشد. خداوند در قرآن ميفرمايد: «يا ايهاالذين امنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم تتقون»، (بقره، 183). تقوا در واقع نيرويي است كه موجب كفّ نفس و مقاومت در لغزشگاهها ميگردد و توان خودپايي و خويشتن باني آدمي را افزايش ميدهد. موجب تسلط بر نفس و سوق دادن آن به سوي خوبيها ميگردد. بالاي 200 مرتبه در قرآن و بيش از 500 مرتبه در نهجالبلاغه به تقوا توصيه و اشاره شده است. نهج البلاغه را ميتوان نوعي "تقوا نامه" خواند و علي (ع) را امامالمتقين. روزه تمريني است براي كوچكتر گرفتن دايرة "ماذونات"از "مقدورات" در شئون و ساحتهاي گوناگون زندگي. انسان بر خود چنين القاء ميكند كه قرار نيست هر كاري از دستش برميآيد انجام دهد بلكه خيلي كارها هستند كه آدمي در عين قادر بودن به انجامشان، نبايد آن كارها از وي صادر شود. اگر كسي توان ارتكاب كاري را نداشته باشد و مرتكب نشود هنري نكرده است، اجتناب و پرهيز وقتي معني و مفهوم پيدا ميكند و از بار ارزشي برخوردار ميشود كه انسان در عين برخوردار بودن از توان انجام كاري، به خاطر ملاحظات اخلاقي آن را انجام ندهد.
خداوند در آية فوق ميفرمايد: روزه بر شما تشريع شده است شايد با التزام و تقيّد به آن از متقين شويد. اينكه فرموده "لعلكم تتقون" ميتواند از اين رو باشد كه روزه، نوعاً در يك سطح و مرتبه قرار ندارد "صوم البطن" نازلترين مرتبه روزه هست و بعد از آن "صوم اللسان" و "صوم القلب". روزه مقبول در سطح متعالي وقتي است كه جوارح و جوانح با هم در مراقبه و روزه باشند شخص روزهدار مراقب گفتار و خطورات نفساني خود باشد. اعضا و حواس خود را كنترل كند وگرنه همانگونه كه در روايات نقل شده: "كم من صائم ليس له من صيامه الاّ الجوع و الظّمأ" چه بسيار روزهداراني كه بهرهاي جز تشنگي و گرسنگي از روزة خود نميبرند. همانگونه كه در ارتباط با حجّ در احاديث نقل شده: "ما اكثر الضجيج و اقلَ الحجيج" در ارتباط با روزه نيز در احاديث نقل شده: "ما اكثر الجائع و اقلّ الصائم" چه بسيارند گرسنگان و چقدر كم هستند روزه داران واقعي.
12- نورانيّت باطن و گشوده شدن چشم و گوش جانِ آدمي
از عاليترين رهاوردهاي روزه، نوراني ساختن باطن انسان و زدودن كدورتها ميباشد. روزهدار با كنترل اعضا و حواس، موجب فعال شدن حواس باطني خود ميگردد. مولانا گويد:
اين دهــان بستي دهـــاني باز شد تـا خــورده لقمــههاي راز شد
چند خوردي چرب و شيـرين از طعام امتحان كن چند روزي در صيام
چنـد شبها خــواب را گشتي اسير يك شبي برخيز و دولت را بگير
گر تو اين انبان ز نـــان خــالي كني پر ز گوهـرهاي اجـــلالي كني
تـا تو تــاريك و ملــول و تيـرهاي دان كه با ديو لعيــن همشيرهاي
لقمـــه تخم است و برش انـديشهها لقمه بحر و گوهــرش انديشهها
مثنوي معنوي
روزه گرفتن موجب فراتر آمدن جان آدمي از عالم ملك و ناسوت ميگردد و اگر با مراقبة لازم توام باشد جان آدمي را به معراج ميبرد.
گر تو را سوداي معراج است بر چرخ فلك دان كه اسب تازي تو هست در ميدان صيام
ديوان شمس
روزه موجب شهود و رؤيت ميگردد، چشمِ جان آدمي را باز ميكند و نيز گويش جان را
مولانا در بيتي از "نينامه" گويد:
سرّ من از نالة من دور نيست ليك چشم و گوش را آن نور نيست
بعضي از نسخهها، "چشم و گوش" را "چشمِ گوش" نوشتهاند بدين صورت كه: "ليك چشمِ گوش را آن نور نيست " روزه راهكار نتيجه بخشي است براي باز شدن چشمِ جان و گوش جان و چشم گوش:
پنج حسّي دان و راي پنج حسّ آن چو زرّ كان و اين حسّها چو مِس
اهل معرفت گفته اند: "صوموا للرّوية و افطروا للرّويه" برخي از بزرگان شب آغاز ماه مبارك نيّت ميكنند و شب عيد فطر كه "ليلة الجوائز" است ماه مبارك را وداع ميكنند. آنچه مهمّ است ديدار است و مشاهده. از پيامبر اكرم (ص) نقل شده است كه ميفرمود: در شب قدر چهها ديدم؟! جان گرامي حضرت (ص) ميزبان آيات وحياني قرآن شد، قلب مبارك حضرت (ص) فرودگاه و جلوهگاه خداوند شد. بالاي شش هزار تجلّي بر جان حضرت (ص) فرود آمد كه موسي (ع) تحمّل يكي از آنها را نداشت: "فلمّا تجلّي ربّه للجبل جعله دكّاً و خرّ موسي صعقا"
شب قدرش هزار مــاه بوَد در نگر نكتــه پــروريده شود
از يكي ميوة عمل كه در او كشته شد صد هزار چيده شود
شهريار
شب قدر خارج شدن از "ليلة القبر" و "قدري شدن" است.
جان آدمي با اكسير و كيمياي روزه متحول ميشود و از قبري شدن به قدري شدن بار مييابد.
سي روز در اين دريا پا سـر كني و ســرپا تا در رســي اي مولا اندر گهـر روزه
شيطان همه تدبيرش و آن حيله و تزويرش بشكست همه تيرش پيش سپر روزه
روزه كر و فرّ خود خوشتر ز تــو بر گـويد در بنـد درِ گفتــن، بگشاي درِ روزه
الحمدلله ربّ العالمين
ازدواج و زندگی مشترک (2)...برچسب : نویسنده : farshiyaa2 بازدید : 98